بر اساس یادداشتهای شخصی ابوالفضل رهنمایی از دوره MBA کد 3 دانشگاه تهران
قابلیت:
مجموعه ای از دانش و مهارت و توانائی و انگیزه
آینده پژوهی :
داشتن تحلیلی از رفتار و اقدامی برای آینده.
مراحل شکل گیری خرد جمعی:
واقعیت،پدیده،داده،اطلاعات،دانش،خرد و خرد جمعی.
واقعیت:
هر چیزی که کشف شده یا نشده.
پدیده:
آشکار شدن واقعیت را پدیده می گویند.
داده:
سنجش پدیده ها.
اطلاعات:
پردازش داده ها.
دانش:
توان استفاده از اطلاعات.
خرد:
دانشی است که با زایش همراه است.
خرد جمعی:
دانشی است که در بعد سازمانی با زایش همراه است.
شم:
ریشه ای فرانسوی داشته و به معنی اتخاذ یک تصمیم درست مبتنی بر لایه های پایه ای دانش می باشد.
اولین درک همراه با شناسایی و طبقه بندی موضوعات می باشد؛در غیر اینصورت در جنگل داده ها چیزی حاصل نمی شود.
به سراغ چه چیزی برویم؟
به عنوان مثال در تولید پرسشنامه ، هدف اصلی سنجش پدیده ها و بدست آوردن دانشی است که بر مبنی آن اقدام صحیح داشته باشیم .
به تعداد انسانهای روی زمین رفتارهای متفاوت داریم . آدمهای نرمال تر کسانی هستند که تعداد تابلوهایشان کمتر میباشد . نرمال ترین آدمها ، دیوانگان هستند . چرا که تک بعدی هستند .
سبک های مذاکره با مشتریان :
سبک تسلیمی ( پیش بازنده ) : با مشتری ناراضی که پیشینه منفی دارد ، مذاکره بایستی به این سبک انجام شود ولی نبایستی به این سبک محدود شود بلکه بایستی به سبک اقناعی برود .
سبک تحمیلی : تحقیر و به چالش کشیدن دانشی که طرف مقابل ندارد . در این سبک هجوم به نقطه کور دانش طرف مقابل انجام میشود . عموما برای مشتری مشکوک یا مردد بایستی از این سبک استفاده شود .
سبک اقناعی : کاربرد این سبک با مشتریانی است که اطلاعات نسبی دارند
بهداشت فردی در فروش :
دقت کنیم برای مواجه با مشتریان حق تعصب نداریم.
دقت کنیم برای مواجه با مشتریان حق خود شبیه سازی نداریم.
اجازه ندهیم دیگران ما را شبیه خودشان بکنند .
سعی کنیم خودمان باشیم و در رقابت با خودمان بهتر شویم .
بهتر است با شخص دیگر خودمان را مقایسه نکنیم .
رضایت : حس کسب ارزش و حس بدست آوردن ارزش
بدون موضوع ارزش ، نمیتوان به سمت CRM رفت . توجه به بحث ارزش نکته بسیارمهمی در مدیریت ارتباط با مشتری میباشد .
در امتداد شخصیتها شاهد رفتار خواهیم بود و در امتداد رفتار ، فروش اتفاق می افتد .
S=V
P1= هر چیز ارزش آفرین از دید مشتری در صورت کسر
P2= قیمت در مخرج کسر
دقت کنیم هر چیز ارزش آفرین در صورت اگر درست انجام نشود به نارضایتی تبدیل خواهد شد .
حس ارزش و رضایت :
تخفیف : ساده ترین و پر مصرف ترین روش برای ایجاد ارزش ، واژه تخفیف است . تخفیف عبارتست از بخشش بخش عمده ای از سود کالا .
دامپینگ : عبارتست از بخشش بخش عمده ای از قیمت تمام شده کالا یا خدمات . یا به عبارت دیگر ، زیرآب رفتن تا حدی که نفس کم نیاوریم و رقیب را از دور خارج کنیم .
ترفیع : قیمت گذاری با همان قیمت قبلی ولیکن با سرویسهای متفاوت مثلا" همراه با کارت طلائی – تحویل فوری - خمل رایگان – رنگ دلخواه و ......
ارزش افزوده مضاعف : مثلا کلاس استاد تریسی 150 و کلاس استاد حسنی 100
سیاست چینی : دقت کنیم به عبارت والا می ارزه . کت و شلوار 150 هزار تومن !!!!!
انبارشوئی : انبارها را طبق اعلام قبلی خالی میکنند . مثلا تحویل فوری
در CRM تجارب به چهارچوبها تبدیل میشوند که موفقیت تکرار شوند .
OPD: One Page Document
اگر کسی از ظرفیت ایده های خلاقانه بگونه ای که بتواند ارزش افزوده ایجاد کند و قائده بسازد ، یعنی کارآفرینی انجام داده است . برندگان در تامین سطح رضای مشتری به حس نوپسندی مخاطبان پاسخ میدهند .
تمایز : عبارتست از ورود یکسری از تفاوتهای کوچک . مثلا رستوران کودک – میز و صندلی کوچک
استخراج قواعد کسب و کار :
پیچیدگی ناشی از مقیاس - پیچیدگی ناشی از عملیات - پیچیدگی ناشی از تنوع - پیچیدگی ناشی از تناوب - پیچیدگی ترکیبی
هر کسب و کاری یک بازی تلقی میشود . بیش از هر چیزی برای توفبق به آن بازی بایستی قواعد برد و باخت و بازی را دانست .
قواعد بازی موفقیت # GSF # GENERAL SUCCESSFUL FACTORS
GSF شامل :
SSF عوامل استراتژیک موفقیت : با کمی تغییر در آن شاهد تغییرات اساسی میگردد .
NIFS عوامل نه چندان مهم موفقیت : با تغییرات فاحش شاهد تغییرات اساسی میگردد .
مثلا در صنعت لبنیات نظافت SSF است . ولی در کارتن یخچال سامسونگ دیدن سوسک SSF نیست .
انواع SSF :
CA : COMPATATIVE ADVANTAGE مزیت رقابتی
CSF : CRYTICAL SUCCESSFUL FACTORS عوامل بحرانی موفقیت
بجه هوش زیادی دارد CA ولی بی دقت است CSF .
در یک کسب و کار فرعی فرض کنید 6 تا SSF داریم .
DELIVERY TIME – BRAND – PRICE – AFTER SALE SERVICE – QUALITY – - گسترش شعب و نمایندگی
در این حالت با کمی دستکاری در زمان حمل وضعیت تقاضا بهتر میشود .
اگر به اضلاع این شرکت فرضی دقت کنیم و اگر در هر ضلع برتر بودیم مزیت کامل داریم . ولی اگر از ما هم بهتر بودند مزیت نسبی داریم . و اگر از همه بدتر بودیم در حالت ضعف یا بحران کامل هستیم .
برای اینکه متمایز باشیم قرار نیست در چیزهای حیاتی ممتاز باشیم .
نکته : دائما برتر بودن خوب نیست . چون همه تلاش میکنند به شیطنت
چه جاهایی باید سرمایه گذاری کنیم ؟ جاهائئ که ضعف بیشتری داریم
جائی که بتوانیم با انرژی کمتر ، زودتر نتیجه کسب کنیم عقلانی تر است .
بهتر است بجای استفاده از واژه مشتری از ذینفع استفاده کنیم . STAKE HOLDER
NEED و WANT و DEMAND
هیچ نیاز جدیدی قابل خلق کردن نیست ولی میشود با سلسله مراتب تهیج نیازها بازی کرد .
اقدام یک فرد در تامین نیاز در جهت تجارب پیشین ، خواسته نام دارد .
رفع تشنگی با آب ، نوشابه ، چای مثالی برای پاسخ به خواسته است .
تقاضا یعنی تحریک تبدیل نیاز مردم به کالا و خدماتی که نیاز دارند .
ایده پردازی در هر دو سر شکل میگیرد .
خوش اخلاقی : دوست داشتن بداخلاقی : تحمل کردن
مثال یکی روی خوابیدن کار میکند و دیگری روی نخوابیدن .
برای هر کسب و کار بایستی لیست ذینفعان نوشته شود و مهمترین انتظارات هر دسته را بنویسیم :
سهامداران – کارکنان – مشتریان – تامین کنندگان – همکاران – رقبا – دولت – جامعه
بعد از آن پیدا کردن روابط بین خواسته هاست
مثال : سهامداران به دو گروه تقسیم میشوند : گروه 1 و گروه 2 و انتظارات گروه دو افزایش سود و ارائه بموقع گزارشات است و کارکنان نیز به سه گروه تقسیم میشوند که گروه 1 دارای انتظاراتی هستند که شامل افزایش حقوق میباشد .
هر شخصی دارای نقشها – روشها و معیارهایی میباشند .
بصورت نرمال بین 19 تا 21 نقش وجود دارد : نقش پدری – پسری – دامادی – معلمی – کاسبی – همسایه – همسری – همکاری - ........
در هر نقش مثلا نقش پدری بایستی معیارهای ایفای نقش را درست ایفا کرد .مثلا مصلحت خواهی و پشتیبانی و آینده نگری ولیکن انتخاب روشها بسیار کلیدی هستند که معیارها اتنخاب شوند . روش خشن در معیار مصلحت خواهی در نقش پدر....
کسانی در ذهن برند میشوند که روشهای خاص داشته باشند .
با روشها یا شیفته میشویم یا شفته !!!!!!!
انسان در هر نقشی که میرود بایستی معیارهای درست ایفاء آن نقش را انتخاب کند .
داستان فرایندها بر اساس روشهاست
درنقشهای متفاوت ، مخاطب های مختلف و متفاوت وجود دارد .
یک پدر برای دو فرزند . از نگاه فرزندان ممکن است خوب یا بد باشد ؟
و دو برادر مذهبی و غیر مذهبی باکفش روی فرش بی ادبی و با ادبی ؟
حوزه ارتباطات پیچیده و دوسویه است .
در پرسشگری دو چیز خیلی مهم است : وضعیت و اهمیت
آنچیزی که انسان را راضی میکند ارزش است
در مشاوره کسب و کار با یک data هیچ موقع advise نمیدهند .
تعریف مشتری : کسی که کالا و خدمات شما را میخرد . کسی که کالا و خدمات شمارا بعدا میخرد .
کاترپیلار به فروشنده ها از لفظ فرزند خوانده برای مشتری هایش استفاده میکند .
فروش تمامی ندارد و دایره ای مخروطی است و جریانی مستمر دارد . فروش با self-marketing شروع میشود .
فرمول فروش
فروش = انگیزه * توانائی * دسترسی
انگیزه : برند و کیفیت کالا
توانائی : روش فروش و قیمت و اقساط
دسترسی : آگاهی از اطلاعات ، مکان ، امکان بدست آوردن و روش
تامین رضایت مشتری که منجر به افزتیش فروش نگردد فاقد ارزش است .
انگیزه مشتریان کاملا با هم متفاوت هستند .
طبقه بندی مشتری : بهتر است برانگیزاننده باشد ، مثلا گروهی نسبت به زنان حساس هستند و گروهی به هزینه و گروه دیگر به کیفیت ........
اولین کام در استقرار نظام ارتباطات ، تدوین نظام استراتژی است
دومین گام بعد از استراتژی دست یافتن به استراکچر یا ساختار است .
سومین گام تعریف فرایندها میباشد .
Process – 3 Structure – 2 Strategy – 1
ODP توسط متخصصان و کارشناسان ترسیم میگردد .
Organizational Development Process
Copyright © 2017 ASIANICK Co. All Rights Reserved | Designed & powered by grandsiteco.com